قصهها و افسانههای آموزنده ازوپ یونانی
تبر را به ریشۀ درخت میزنند
نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی
به نام خدا
درخت صنوبری و بوتۀ خاری باهم بحث میکردند. صنوبر خودستایی میکرد و میگفت: «تو چطور خودت را با من مقایسه میکنی؟ من بلند و زیبا هستم و برای ساختن سقف معبدها و بدنۀ کشتیها به کار میروم.»
خار به او پاسخ داد: «بااینهمه اگر اره و تبری را که به جان تو میافتند، به یاد میآوردی، آرزو میکردی بوتهای خار بودی.»
هیچکس نباید در زندگی لاف بزند. چراکه تنها افراد حقیر از زندگی آرام و خالی از خطری، برخوردارند.