قصهها و افسانههای آموزنده ازوپ یونانی
اتحاد
نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی
به نام خدا
پسران برزگری همیشه تکروی میکردند و باهم اختلاف داشتند. برزگر که سعی میکرد آنان را از این کار بازدارد متوجه شد حرفهایش تأثیری بر آنان ندارد. ازاینرو تصمیم گرفت عملاً درسی به آنان بدهد. برزگر از پسرانش خواست بستهای چوب نزد او بیاورند. سپس از تکتک آنها خواست تا بسته را بشکنند؛ اما هیچیک از آنان نتوانستند بستۀ چوب را بشکنند.
آنگاه برزگر بسته را از هم گشود و چوبها را بین آنان تقسیم کرد. همه چوبی را که گرفته بودند، بهراحتی شکستند. برزگر به فرزندانش گفت: «شما هم مثل این بستۀ چوب هستید. تا زمانی که باهم باشید هیچ دشمنی قادر به شکستن شما نیست؛ اما اگر باهم اختلاف داشته باشید و از هم جدا شوید، بهآسانی شکست خواهید خورد.»
افراد، تنها که باشند، شکستپذیرند؛ اما همداستان که شدند، شکستناپذیر میشوند.
(این نوشته در تاریخ 20 فوریه 2022 بروزرسانی شد.)