کتاب شعر کودکانه مذهبی
با یک بالُن پریدیم،
هفتتا بهشتُ دیدیم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به نام خدای مهربان
آهای آهای بچهها
سلام من بر شما
با نام پروردگار
شروع میشه شعر ما
تو دلهامون بهاره
میریم سفر دوباره
یک سفر معنوی
که خیلی فایده داره
دوستای خوب و محبوب
بیاین که قبل از غروب
تو این سفر با «بالُن»
داریم یه پرواز خوب
البته در همینجا
باید بگم، بچهها
که «بالن» اصلاً چیه؟
باهاش بشید آشنا
اون قدیما در آغاز
سالهای دورودراز
از «بالُن» استفاده
میشد برای پرواز
یک سبدِ بانمک
با یک دونه بادکنک
توی سبد میشینن
پیر و جَوون و کودک
سبد که میشه آزاد
بادکنکه میشه باد
«بالُن» میره رو هوا
مسافرا میشن شاد
الآنه دوستای ناز
رسیده وقت پرواز
سوار بشید تو سبد
چونکه سفر شد آغاز
میریم توی آسمون
البته هست یادمون
بگیم «به نام خدا»
اولِ پروازمون
با کمک راهنما
میریم به سمت بالا
ببین الآن گذشتیم
از لابهلای ابرا
بچههای نازنین!
کی راهنماست؟ میدونین؟
حضرت صاحب زمان (عج)
اون امام آخرین
که هست با ما مهربون
تو این سفر با ایشون
میریم به هفتتا شهر که
مقدسه برامون
به اولیش رسیدیم
شهر بزرگی دیدیم
در وسط بیابون
به سمت اون دویدیم
اومد جلو راهنما
گفت به ما: ای بچهها
این مکه است که میشه
ظهور من ازاینجا
اونجا که دلنشینه
قبلهی مسلمینه
یه خونه ی سیاهپوش
«کعبه» که میگن، اینه
رسید زمان حرکت
میریم بالا با دقت
بهسوی شهر بعدی
جلو میریم با سرعت
نزدیکه شهر دوم
میرن به اونجا مردم
از مکه دستهدسته
بپا یه وقت نشی گُم
اسمش چیه؟ مدینه!
هرکی بره میبینه
گنبدی سبز و زیبا
که خیلی نازنینه
این حرم باصفا
گنبد و گلدستهها
آیا میدونید کجاست؟
قبر رسول خدا (ص)
پیامبرِ آخرین
سروَرِ اهل زمین
داشتن یه دختری که
تو زنها بود بهترین
او مادر شیعههاست
میگیم به اون که تنهاست
یا حضرت فاطمه (س)
قبر شما در کجاست؟
تو مدینه، بچهها
دیگه باید رفت کجا؟
باید بریم تا «بقیع»
که از امامهای ما
اون رهبرای اُمّت
چار تا پس از شهادت
دفن شدن تو بقیع
بیاین بریم زیارت.
امام حسن مجتباست
حضرت سجاد اونجاست
امامِ باقر و بعد
حضرت صادقِ ماست
فرشتهها صف به صف
یکدل و با یک هدف
پیش امام اول
میرن به شهر «نجف»
ما هم بریم بچهها
زیارتِ اون آقا
و بعدش هم از نجف
باهم بریم «کربلا»
کربلا شهر دلهاست
حاجتها اونجا رَواست
کسی که دفنه اونجا
امام سوم ماست.
اسمش امام حُسینه
پناه عالَمِینه
بریم مکان بعدی
که شهر «کاظمِینه»
دو تا امام در اینجاست
حرمهاشون باصفاست
یکیش امام کاظم
امام هفتم ماست
بعدش امامِ جواد
هدیه به مردم میداد
تو حَرَمش دل ما
از غصه میشه آزاد
وقتشه حالا کمکم
بریم به «سامرا» هم
دو تا امام غریب
اونجا دارن یک حرم
یکیش امام هادی
اما امام بعدی
معروفه بین مردم
به حضرت عسکری
بعد از زیارت، اونجا
بریم به آخرین جا
به شهرِ خوبِ «مشهد»
شهرِ امامِ رضا
قبول باشه عزیزان
سفر رسید به پایان
بیاین پیش راهنما
بگیم امام زمان
ما از شما ممنونیم
ما منتظر میمونیم
تا که شما بیایید
چون همگی میدونیم
که با ظهور شما
تموم میشه غصهها
نابود میشه بدیها
دنیا میشه باصفا
خیلی خوبه،من هر شب برای دخترممیخونم،ممنون واقعا خسته شده بودم از بس گشتم توی اینترنت برای قصه های مختلف
سلام . خوشحالیم که راضی هستید. با تشکر