کتاب شعر کودکانه آموزنده
ببین خدا چه ها داد
رازهای آفرینش خداوند در جهان جانوران
(اسرار خلقت الهی در عالم حیوانات)
برگرفته از کتاب «توحید مُفضِّل»
تصویرگر: کلثوم نظری
به نام خدای مهربان
سُم
خدای این جهان داد
به اسب و گاوِ كوشا
بجای کفش و پنجه
سُمی قشنگ و زیبا
سمش بهجای کفش است
ببین که بچه آهو
بدون رنج و مشكل
قدم زند به هر سو
اگر سمی نمیبود
برای اسبِ باری
بِدان نمیتوانست
كمك كند به کاری
ولی خدا به فكر
تمام این جهان است
برای اینهمه شكر
زبان چه ناتوان است
برو کمي سفر كن
در این جهانِ آزاد
بگرد و در طبیعت
ببین خدا چه ها داد
به کفش چهارپایان، سُم میگویند. برای اینکه کف پای چهارپایان ساییده و زخمی نشود، خدا به آنها سم داده است. جنس سم حیوانات مانند جنس ناخن انگشتان است، هم رشد میکند و هم درد و احساسی ندارد. سم پای هر حیوانی شکل مخصوصی دارد. سم پای اسب، بزرگ و دایرهای است و سم پای آهو و گوسفند، کوچک و مستطیل شکل است. اگر این سمها نبودند، هیچوقت چهارپایان نمیتوانستند راه بروند و دنبال غذا بگردند؛ زیرا پایشان در کوهها، دشتها و جنگلها زخمی میشد و از شدت زخم، روی زمین میافتادند.
کبوتر
کبوترم رسیده
دوباره توی لانه
نشسته جوجهای ناز
درون آشیانه
غذای جوجهاش هست
درون چینه دانش
دهد به جوجهی خود
غذایی از دهانش
همیشه بوده زیبا
صدای بق بقویش
و جوجهای گرسنه
نشسته روبرویش
خدا به این کبوتر
نداده جوجه بسیار
برای اینکه میشد
در این جهان گرفتار
برای اینکه سخت است
تلاش و بچهداری
برای اینکه سخت است
شروع خانهداری
خدا محبتی داد
به قلب این کبوتر
ندیدهام به عمرم
از این پرنده بهتر
خدا جوجههای بسیاری به مرغها داده است. برای اینکه وقتی جوجهی مرغ از درون تخم بیرون میآید، خودش به زمین نوک میزند و دانه میخورد؛ اما تعداد جوجه کبوترها بیشتر از دوتا نیست. برای اینکه باید مادر، غذای جوجهها را درون دهانشان بگذارد. چون این کار برای کبوتر مادر، بسیار سخت است و خدا هم نخواسته این پرندهی زیبا اذیت بشود، به همین خاطر، بیشتر از دو تا جوجه به او نداده است.
عنكبوت
زندگی دارد ولی
توی خلوت، در سكوت
کار او صیادی است
بوده نامش عنكبوت
تاروپودی میتند
تا بسازد دام خود
منتظر میماند او
تا بگیرد شام خود
پیش چشم عنکبوت
زندگی یعنی شکار
او گرفته تاكنون
از مگسها، بیشمار
تار او محکمتر از
سیم فولاد است و من
توی شعر کوچکی
گفتهام از او سخن
سورهای با نام او
توی قرآن آمده
از کلام و حرف حق
نور ایمان آمده
عنکبوت برای خوردن غذا از حشراتی مانند مگس استفاده میکند. اول او با تارهای محکم و چسبندهی خود، دامی کوچک و مرگبار درست میکند، سپس منتظر میماند تا حشرهای در دام او بیفتد. آنوقت عنکبوت، حشرهی صیدشده را میگیرد، دور او را با تارهای چسبندهاش طنابپیچ میکند و با خیال راحت به خوردن آن مشغول میشود. تارعنکبوت از سیم فولادی محکمتر است. بیست و نهمین سورهی قرآن، سورة «عنکبوت» نام دارد.
فرمان پذیری حیوانات
عقل و درک حیوانات
مثل عقل انسان نیست
فکر و نقشه و نیرنگ
در وجود حیوان نیست.
چون اگر که عقل و فهم
در وجود آنها بود
نسل آدمی میشد
توی این جهان، نابود
اسب و قاطر و خر نیز
بار ما نمیبردند
شاید از علفها نیز
ذرهای نمیخوردند
ناگهان جهان وحش
جمع و یکصدا میشد
چون عليه آدمها
شورشی به پا میشد
خالق جهان اما
فکر این بشر بوده
فكر جان آدمها
فکر خیر و شر بوده
من ندیدم از حیوان
عقل و فهم و دانایی
در عوض به انسانها
داده حق، توانایی
خدا به حیوانات فهم و شعور آدمها را نداده است. اگر حیوانات میتوانستند درست مثل آدمها فکر کنند، نسل همهی انسانها از بین میرفت. چونکه حیوانات وحشی مینشستند دورهم و فکر میکردند که آدمها را چگونه بخورند و اذیت بکنند؛ اما خدا چنین فهم و شعوری به آنها نداده است. به همین خاطر حیوانات از انسان میترسند و از او اطاعت میکنند. اگر شترها، خرها و گاوها عقل داشتند، آنوقت نه به ما سواری میدادند و نه برایمان کار میکردند.
منقار
هر پرندهای دارد
روی کلهاش منقار
در جهان ولی باشد
رنگ و شکلشان بسیار
دیدهام به چشمانم
مرغ و طوطی و لکلک
باز و قِرقی و طاووس
غاز و جوجه اردک
یک پرنده با منقار
میخورد غذایش را
این پرندگان هستند
در سراسر دنیا
هرکدامشان دارند
نعمتی خدادادی
شکل و رنگی از منقار
شور و شوق و آزادی
با نوکش هوا را نیز
میشکافد و آنی
مثل یک جت جنگی
میپرد بهآسانی
خدا به همهی پرندهها «منقار» داده است. مثلاً منقار گنجشکها کوچک است و منقار پرندگان ماهیخوار بلند و بزرگ است. ما به منقار پرندگان، «نوک» میگوییم. شکل منقار پرندگان باهم فرق دارند و رنگشان نیز متفاوت است. پرندگان بهوسیلهی منقار، بهراحتی میتوانند غذایشان را بردارند و بخورند. پرندگان بهجای دهان، منقار دارند و گاهی با منقار خود به شکار میروند. آنها از منقار خود بهجای دهان، چنگال، قاشق، نیزه و چاقو استفاده میکنند.