شعر کودکانه
” ایمان “
سروده: پروین دولتآبادی
” ایمان “
برآید به هر صبحدم آفتاب
گشاید جهان دیدهی خود زخواب
جهانآفرین زندگانی دهد
به جان هستی جاودانی دهد
زمان شادی و غم به یکسان دهد
نصیب تو را سخت و آسان دهد
ره عمر پیوسته هموار نیست
ترا بخت گه یار و گه یار نیست
به نور محبت جهان روشن است
دل از دوستی سرخوش و ایمن است
دل ما اگر جایگاه خداست
یقین دان که از تیرگیها جداست
خدا در دلوجان پاکان بود
همانجاست یزدان که ایمان بود