شعر کودکانه
” آشیانه “
سروده: پروین دولتآبادی
” آشیانه “
مرغ میساخت لانه و میخواند
که چه زیباست آشیانه من
جفت من پر گشود و رفت که باز
کند آماده آب و دانه من
نارون چتر زد به گوشه باغ
افکند سایه تا به خانه من
خانهای ساختم که جوجه من
بازگردد بهسوی لانه من
آشیان را به سبزه آرایم
تا شناسد از آن نشانه من
نرم نرمک نسیم میگذرد
همره نغمه شبانه من
آشیان چیست؟ هیچ میدانی
خانه عشق جاودانه من