داستان-کودک-بر-فراز-مرداب-گرم-و-مرطوب2

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی

کتاب داستان کودکانه و آموزنده

بر فراز مرداب گرم و مرطوب

اتفاقات دنیا، زنجیروار به هم وصل است.

نویسنده: پل گرافتی
مترجم: کتایون صدر نیا

به نام خدا

در بعدازظهر یک روز داغ و مرطوب، پشه‌ای بر فراز مردابی در پرواز بود.

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 1

او به‌قدری خسته و گرسنه بود که متوجه نبود …

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 2

… یک سنجاقک شکمو در کمین اوست.

و سنجاقک که شش‌دانگ حواسش پیش پشه بود متوجه نبود …

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 3

… یک قورباغۀ حریص در کمین اوست که در کمین پشه بود.

و قورباغه به‌قدری ذوق‌زده بود که ندید…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 4

… یک ماهی دله در کمین اوست که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و ماهی که خیال داشت شکمی از عزا دربیاورد متوجه نبود…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 5

… یک حواصیل پرخور در کمین اوست که
در کمین قورباغه بود که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و حواصیل که ماهی دهنش را آب انداخته بود متوجه نبود …

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 6

… یک مار آزمند در کمین اوست که
در کمین ماهی بود که
در کمین قورباغه بود که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و مار که داشت دزدانه پیش می‌خزید و به حواصیل نزدیک می‌شد ندید…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 7

… یک تمساح گرسنه در کمین اوست که
در کمین حواصیل بود که
در کمین ماهی بود که
در کمین قورباغه بود که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و تمساح گرسنه‌تر از آن بود که برگردد و ببیند…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 8

… یک شکارچی ماهر در کمین اوست که
در کمین مار بود که
در کمین حواصیل بود که
در کمین ماهی بود که
در کمین قورباغه بود که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و شکارچی حتی فکرش را هم نمی‌کرد که…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 9

… یک شیر بزرگ طماع در کمین اوست که
در کمین تمساح بود که
در کمین مار بود که
در کمین حواصیل بود که
در کمین ماهی بود که
در کمین قورباغه بود که
در کمین سنجاقک بود که
در کمین پشه بود.

و شیر بزرگ طماع داشت به شکارچی حمله می‌کرد که…

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 10

… پشه روی دماغ بزرگ طماع او نشست و نیشش زد.

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 11

شیر نعره زد: «آی!»

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 12

مار از جا پرید
و تمساح را دید که از ترس مچاله شده است
و شکارچی را که هول کرده است
و شیر بزرگ طماع را که نعره می‌زند: «آی!»

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 13

ماهی، وحشت‌زده برگشت
و حواصیل را دید که از ترس می‌لرزد
و تمساح را که مچاله شده است
و شکارچی را که هول کرده است
و شیر بزرگ طماع را که نعره می‌زند: «آی!»

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 14

سنجاقک هراسان برگشت
و قورباغه را دید که از ترس برجا میخکوب شده است
و ماهی را که زبانش بند آمده است
و حواصیل را که می‌لرزد
و مار را که پیچ‌وتاب می‌خورد
و تمساح را که مچاله شده است
و شکارچی را که هول کرده است
و شیر بزرگ طماع را که نعره می‌زند: «آی!»

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 15

موجودات، وحشت‌زده هریک به سویی گریختند…

… و پشۀ چاق‌وچله همچنان شاد و بی‌خیال بر فراز مرداب آرام در پرواز بود.

داستان کودکانه: بر فراز مرداب گرم و مرطوب || زنجیرۀ حوادث زندگی 16

the-end-98-epubfa.ir

(این نوشته در تاریخ 20 سپتامبر 2021 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *