داستان من
نوشته: عبدالهادی عمرانی
تصویرگر: طاهر شعبانی
دیروز که داشتیم توی مدرسه با بچهها بازی میکردیم، یکی از آنها با ضربهی محکمی، توپ را بالای نردهها انداخت. تا خواستیم راهی برای آوردن توپ پیدا کنیم، رضا مثل یک گربه از نردهها بالا رفت و توپ را پایین آورد. با خودم فکر کردم: «کاش من بهجای رضا بودم. خوش به حالش! چه قدر زرنگ است! چه قد بلندی دارد! ولی من چی؟ به چه دردی میخورم؟»
اتفاق دیگری هم افتاد. بچهها بهطرف دروازه هجوم بردند و با ضربهٔ آنها دروازه از جا کنده شد و در باغچه افتاد. این بار محمود که هیکل درشتی دارد و بازوهایی قوی، یک نفره دروازه را بلند کرد و سر جای خودش گذاشت. بازهم با خودم فکر کردم: «چه میشد اگر من بهجای محمود میتوانستم این کار را بکنم؟ ایکاش من هم قدرت او را داشتم. چه زوری دارد این محمود! ولی من حتی نمیتوانم یک میز را بهتنهایی بلند کنم.»
وقتی هم که توپ زیر پل باریک جوی کنار حیاط گیر کرد، همهی چشمها بهطرف سینا برگشت. چون فقط یک آدم کوچولو میتوانست توپ را بیرون بیاورد. او هم بیهیچ حرفی توی جوی رفت و از زیر پل، توپ را بیرون کشید. او با بدن لاغر و استخوانی خود توانست کاری کند که دیگران نمیتوانستند. با خودم فکر کردم: «سینا چه قدر به خودش افتخار میکند! اما من چی؟ ایکاش من سینا بودم.»
آخرسر هم محسن یک پاس خوب را به گل تبدیل کرد و همه گفتند: «گل گل!» و محسن با مشتهای گرهکرده روی دستها بلند شد.
بغض کرده بودم و از ناتوانی خودم گریهام گرفته بود. چرا پدر و مادرم مرا پسر خوب خودشان صدا میزنند؟ من که هیچکدام از این کارها را نمیتوانم بکنم
یک روز در کلاس، معلم از ما پرسید: «چه کسی میتواند یک گلدان گل زیبا روی تخته نقاشی کند؟»
فقط یک دست بالا رفت… همه از دیدن آن نقاشی لذت بردند. حدس میزنید چه کسی آن نقاشی را کشیده بود؟
شما هم با پاسخ به این سؤالها سری به افکار و احساسات خود بزنید:
1- آيا میدانید بعضى كارها را همه میتوانند انجام دهند؟ چند مثال بزنيد
2- بعضى كارها را هیچکس نمیتواند بكند؛ مثل
3- كارهايى هم هستند كه فقط بعضی از بچهها میتوانند انجام دهند و بقيّه نمیتوانند؛ مثل
4- آوردن توپ از بلندى، بلند كردن دروازه، بيرون آوردن توپ از زير پل و كشيدن نقّاشى زيبا روى تختهی
كلاس، كارهايى است كه همه میتوانند انجام دهند؟
5- به نظر شما در حل مسئلههای رياضى، ورزشها و بازیهای گوناگون، نوشتن دیکتهی صحيح کلمهها و كارهاى ديگر كلاس يا حياط، دانش آموزان به یک اندازه توانا هستند؟ ………………. آيا انجام آنها براى همه آسان است؟ ………………….. میتوانید بگوييد چرا؟
6- آيا اگر نتوانيد كارى را به همان دقّت و آسانى كه ديگران انجامش میدهند، انجام دهيد، به اين معنى است كه بیعرضه و نالايق هستيد؟ …………………….. چرا؟
7- اگر نتوانيد هیچکدام از اين كارها را انجام دهيد، يعنى بچّه ی بدى هستيد؟………………………. دراینباره چه فکری میکنید؟
8- آيا تابهحال برايتان پيش آمده كه فكر كنيد ديگران كارهايى را بهتر از شما انجام میدهند؟ ………………….
اگر اینطور فكر کردهاید، چه دليلى براى آن پيدا کردهاید؟
9- اگر نتوانيد كارى را بهخوبی ديگران انجام دهيد، آيا خود را نادان، دستوپا چلفتى، ضعيف يا بد میدانید؟
10- دفعهی بعد اگر نتوانستيد كارى را بهخوبی انجام دهيد و فكر كرديد آدم بدى هستيد چون موفّق نشديد، به خودتان چه خواهيد گفت؟
حالا كه به افكار و نظرات خودتان سر زديد و آنها را زیرورو كرديد، به پدربزرگ و مادربزرگ يا هركسى كه دوست داريد سري بزنيد و از آنها بپرسيد دربارهی شما چه فکری میکنند.
(این نوشته در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ بروزرسانی شد.)