سؤالاتی را در قالب سه نامه به محضر حضرت حجت‌ علیه السلام عرضه داشتم، و در ضمن اضافه نموده بودم که من مردی سالمند هستم امّا هنوز صاحب فرزندی نشده‌ام.

داستان‌های امام زمان (عج): خداوندا! به او پسری عطاکن!

داستان‌های امام زمان (عج):

خداوندا! به او پسری عطاکن!

داستان‌های امام زمان (عج): خداوندا! به او پسری عطاکن! 1

قاسم بن علا می‌گوید:

سؤالاتی را در قالب سه نامه به محضر حضرت حجت‌ علیه السلام عرضه داشتم، و در ضمن اضافه نموده بودم که من مردی سالمند هستم امّا هنوز صاحب فرزندی نشده‌ام.

حضرت‌ علیه السلام پاسخ سئوالات مرا مرقوم فرموده امّا درباره فرزند به چیزی اشاره نکرده بودند.

من برای مرتبه چهارم نامه ای نوشتم، و ابتدا از ایشان التماس دعا کردم. حضرت پاسخ فرمودند:

«اللهمّ ارزقه ولداً ذکراً…».

«خداوندا! به او فرزند پسری عطاکن تا نورچشم او باشد، و این نطفه را که از او بوجود آمده است پسر قرار بده!».

هنگامی که نامه را مطالعه کردم، دانستم نطفه‌ای از من به وجود آمده، امّا هیچ اطّلاعی از آن نداشتم. وقتی از همسرم موضوع را سؤال کردم گفت: مشکلی که داشتم، برطرف شده و اکنون باردارم. و چندی بعد پسری به دنیا آورد.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *