خودخواهی
یک داستان انگیزشی
بهندرت همسایهمان را با همان ترازویی میکشیم که خودمان را وزن میکنیم.
«توماس اکمپیسی»
جک دو سیب داشت. سیب کوچکتر را به برادر کوچکتر خود فِرِد داد، فرد گفت: «جک، تو بیادبی!»
جک پرسید: «چرا؟»
فرد پاسخ داد: «چون تو سیب کوچکتر را به من دادی. من مؤدب هستم اگر من دو سیب داشته باشم، همیشه سیب بزرگتر را به تو میدهم و سیب کوچکتر را برای خودم برمیدارم.»
جک جواب داد: «پس چرا دلخوری؟ تو الآن سیب کوچکتر را داری مگه نه؟»