ثروتمندترین مرد بابل
نوشته جورج کلاسون
بازگشت به فهرست مطالب: ثروتمندترین مرد بابل
درمان هفتم: افزایش توانایی درآمدزایی
« شاگردانم، امروز میخواهم در مورد یکی از حیاتیترین چارههای درمان یک کیف خالی صحبت کنم. در مورد طلا صحبت نمیکنم بلکه در مورد شما صحبت میکنم. در مورد مردانی که در لباسهای رنگارنگ، در مقابل من نشستهاید. در مورد شما با افکار گوناگون در سر، که باعث موفقیت یا شکست شما در زندگی میشود.» ارکاد در روز هفتم، ذهن کلاس را اینگونه متوجه درس کرد.
چند وقت پیش جوانی برای قرض گرفتن پیش من آمد، وقتی از او در مورد علت قرض گرفتنش سوال کردم توضیح داد که درآمدش برای پرداخت هزینههایش کافی نیست. من به او توضیح دادم که او یک مشتری ضعیف برای وامدهنده محسوب میشود زیرا او ظرفیت هیچ درآمد اضافه ای را ندارد تا وامش را پس بدهد.« »به اوگفتم مرد جوان چیزی که شما به آن نیاز دارید درآمد بیشتر است. چه کاری میتوانی برای افزایش درامدت انجام دهی؟ او جواب داد تنها کاری که من میتوانستم انجام دهم این بود که، شش بار در دو ماه پیش، نزد رئیسم رفتم و از او خواستم، تا حقوقم را افزایش دهد ولی موفق نشدم. هیچکس دیگری این تعداد بار برای اینکار پیش رئیسش نمیرود. ما ممکن است به سادگی او بخندیم، در حالیکه یکی از بزرگترین ابزارها برای افزایش درآمد در او بود. اراده ای قوی برای درآمد بیشتر اراده ای خاص و ستودنی اولین پیشرفت باید در اراده شما باشد. خواستههای شما باید قوی و مشخص باشد. خواستههای کلی تمایلاتی ضعیف و زودگذر هستند. برای یک انسان، آرزوی ثروتمند شدن هدفی مبهم است ولی به دست آوردن پنج قطعه طلا هدفی ملموس و دستبافتنی محسوب میشود. وقتیکه با قدرت و پایداری در رسیدن به هدف، به آرزویش در مورد پنج قطعه طلا رسید، سپس میتواند راههای مشابهی برای رسیدن به ده سکه و سپس بیست سکه و در نهایت هزاران سکه پیدا کند و بدینگونه ثروتمند شود. در فرایند یادگیری رسیدن به یک هدف کوچک و مشخص، او میآموزد که چطور اهداف بزرگتر را پیگیری نماید. این پروسه ایست که ثروت طی آن جمع میشود. ابتدا در مقادیر کوچک و سپس وقتیکه شخص اموخت و توانایی پیدا کرد، در مقادیر بزرگتر.« »اهداف باید ساده و مشخص باشند. اگر آنها زیاد، گیج کننده، و خارج از تواناییهای فرد باشند، با اصل وجود خودشان به مقابله میپردازند.« »وقتی شخص، خودش را در کارش بهترین میکند، تواناییهایش باعث ایجاد درآمد بیشتر برای او میشوند. این روزها که به ازای چند سکه در روز، بهعنوان کاتب، روی لوحهای روسی حکاکی میکردم، میدیدم که کارگران دیگر، سخت تر از من کار میکردند و بیشتر نیز مزد میگرفتند. بنابراین تصمیم گرفتم که بیشتر از همه آنها کار کنم و بهزودی متوجه دلیل موفقیت بیشتر آنها شدم، با علاقه و دقت و سماجتی که در کار نشان دادم، دیگر افراد کمی میتوانستند در یک روز لوحهای بیشتری نسبت به من حکاکی کنند. با سرعتی منطقی، مهارت و پشتکارم با پاسخ روبرو شد و لازم نبود برای درخواست افزایش حقوق شش بار نزد رئیسم بروم
هر چه دانش بیشتری داشته باشیم، درآمدمان ممکن است بیشتر شود. مردی که به دنبال یادگیری بیشتر در پیشه خود باشد بشدت پاداش میگیرد. اگر صنعتگر باشد، میجوید تا راهها و ابزارهای بهتری را در پیشه خود به دست اورد. اگر در کار قانون یا طب مشغول است با افراد دیگر در حرفه خودش تبادل اطلاعات میکند و اگر بازرگان باشد میجوید تا کالاهای بهتر با قیمت ارزانتر پیدا کند.« همیشه تلاشهای انسان، باعث تغییر و پیشرفت میشود، زیرا انسانهای باهوش، همیشه بدنبال مهارتهای بهتر برای ارائه خدمات به مشتریان خود میباشند، بنابراین به همه پیشنهاد میکنم تا در خط اول پیشرفت باشند و ساکن نمانند تا معقب بیفتند. چیزهای زیادی در اثر تجربه، به غنی شدن زندگی انسان کمک میکنند. چیزهایی مثل موارد زیر که اگر انسان برای خود ارزش قایل باشد به آنها پایبند میگردد او باید تمام بدهیهایش را با دقت تمام پرداخت کند، نه اینکه برای پرداخت هزینههایش وام بگیرد. باید مراقب خانوادهاش باشد تا در موردش خوب فکر کنند و سخن بگویند. باید وصیت نامه ای به جا بگذارد، تا وقتی مرد، ثروتش عادلانه تقسیم شود. باید نسبت به کسانی که با بدشانسی صدمه دیدهاند و دچار آسیب شدهاند، شفقت داشته باشد و در حدود منطقی کمکشان کند. برای کسانی که برایش عزیز هستند، همیشه تدابیر عاقلانه ای داشته باشد.» بنابراین هفتمین علاج برای یک کیف خالی این بود: بر روی قدرت خود حساب کنید، بیاموزید و عاقلتر شوید. ماهرتر شوید و جوری رفتار کنید که برای خودتان قابل احترام باشید. باید برای به دست آوردن اهداف بدقت تعیین شده در خود اعتماد بنفس ایجاد کنید. اینها هفت قانون برای علاج یک کیف خالی بود که من طی یک دوره طولانی زندگی موفق آنها را به دست اوردم و در اختیار هر انسانی که آرزوی ثروت را دارد، میگذارم. شاگردانم، طلای زیادی، بیشتر از انچه که فکرش را بکنید در بابل وجود دارد. برای همه بهاندازه کافی وجود دارد.« »پیش بروید و حقایقی را که اموخته اید، تجربه کنید تا موفق و ثروتمند شوید که این حق شماست.« »پیش بروید و این حقایق را به دیگران نیز بیاموزید تا هر انسان شایسته ای در حوزه فرمانروایی اعلی حضرت، در پهنه وسیع ثروت شهر دوست داشتنی ما، ازادانه سهیم باشد.