ثروتمندترین مرد بابل
نوشته جورج کلاسون
بازگشت به فهرست مطالب: ثروتمندترین مرد بابل
درمان ششم: درآمدی را برای آینده خود تضمین کنید
«زندگی هر انسان، از دوران کودکی تا دوران پیری او ادامه مییابد. این راه زندگی است و هیچکس نمیتواند از آن منحرف شود مادامی که خدایان او را به آن دنیا فرا بخوانند. به خاطر این من می گویم که بر هر انسانی واجب است تا درآمدی مناسب برای روزهایی که در آینده میآیند، برای خود مهیا کند، روزهایی که دیگر جوان نیست و باید برای راحتی خانوادهاش همه چیز مهیا کند. برای روزهایی که دیگر با آنها نیست. این درس باید به شما بیاموزد تا کیفی پرپول برای زمان پیری، که دیگر توانایی یادگیری و کار ندارید تهیه کنید.» و اینگونه ارکاد کلاس خود را در روز ششم به پیش برد. انسانی که به علت فهم قوانین ثروت، در حال جمعکردن ثروت و سرمایه میباشد، باید به آن روزهای دور فکر کند. او باید روی برنامهها و سرمایهگذاریهایی، برنامه ریزی کند که تا سالهای زیاد باقی بمانند و حتی تا زمانی که شما، عاقلانه آن را پیشبینی کرده بودید باقی بمانند.« راههای متفاوت و امنی برای تامین آینده، برای یک انسان وجود دارد. او ممکن است یک مخفیگاه برای خود انتخاب کند و گنج نهانی خود را در آنجا نگهداری کند. مهم نیست با چه روشی جمع کند. با اینحال ممکن است گنجش مورد چپاول دزدان قرار گیرد، بنابراین پیشنهاد میکنم اینکار را انجام ندهید.» «شخص ممکن است برای تامین این هدف، خانه و زمین بخرد. اگر با دانش به مورداستفاده و ارزش آنی انتخاب شوند، اینها (املاک)، در ارزندگی و درآمد و فروششان، سود خوبی را برای انسان به دست میدهند.» « ممکن است شخص پول خود را نزد وامدهنده ای سپرده بگذارد و در دورههای مشخص آن را افزایش دهد. سودی که وامدهنده به این مقدار تعلق میدهد، به صورت تصاعدی زیاد میشود. یک کفاش بنام انسان را میشناسم، که چند وقت پیش برایم تعریف کرد که، برای هشت سال هر هفته دو سکه نقره، پیش یک وامدهنده به ودیعه میگذاشت، و آن وامدهنده اکنون حسابی ارائه داده که او را به وجد اورده. ودیعههای کوچک او با سود بیستوپنج درصد در هر چهار سال، الان تبدیل به هزار و چهل سکه نقره شده»
« من با خوشحالی، با استفاده از دانشم در زمینه علم اعداد، با متقاعد کردن او، تشویقش کردم، که اگر تا دوازده سال دیگر، همینطور هفته ای دو سکه به آن مرد وامدهنده بپردازد، پس از این مدت وامدهنده به او چهار هزار سکه نقره پس میدهد. ثروت کافی برای باقی عمرش» « وقتیکه یک چنین پرداخت کوچکی، با این ترتیب، یک چنین نتیجه ارزشمندی میدهد، هیچ شخصی نمیتواند از خیر چنین گنجی برای زمان پیری خود و خانوادهاش بگذرد. مهم نیست که تجارت و سرمایهگذاریاش چقدر پول به او بدهد.» میخواهم بیشتر در مورد این قضیه صحبت کنم. در ذهن من اعتقادی وجود دارد که روزی افراد خوشفکر، برنامهای برای بیمه کردن خود در دوران کهولت
طرح میکنند. بوسیله آن طرح، این افراد، با پرداختهای جزیی و دایمی، که مانند مصالح کوچک میمانند، ثروت انبوه را برای خانواده خود، پس از مرگ کنار میگذارند. این به نظر من آرزویی دست یافتنی است و من بشدت عمل به آن را توصیه میکنم. ولی دستیابی به این هدف، مطلبی طولانی مدت است و بهاندازه عمر شخص طول میکشد. این برنامه باید مثل تخت پادشاهی محکم و استوار باشد. فکر میکنم این برنامه، روزی موهبتی برای بسیاری از انسانها باشد. زیرا حتی اولین پرداخت شما آینده ای راحت را برای خانواده شما فراهم میکند.« »ولی چون ما در زمان حال زندگی میکنیم، نه در زمانهای آینده، باید از راهها و برنامههایی که اهداف مارا در زندگی حال تامین میکنند نیز استفاده کنیم. بنابراین به همه توصیه میکنم، با افکار خوب و عاقلانه و با استفاده از متد مناسب، در سنین جوانی و میانسالی، به فکر پر کردن جیب خالی خود باشند. مردی که دیگر نتواند جیب خالی خود را پر کند و خانواده ای که سرپرستش را از دست داده باشد، تراژدیهای بزرگی هستند. و این ششمین علاج برای جیب خالی بود: بطور جدی به تامین نیازهای دوران جوانی و میانسالی و نیز تامین خانواده خود پس از مرگ بپردازید.