بیسبال در بهشت
داستان انگیزشی
همه میخواهند زیاد عمر کنند، ولی هیچکس نمیخواهد پیر شود. «بنجامین فرانکلین»
«مو» و «سام»، سالیان سال باهم دوست بودند، سام در بستر مرگ افتاده و مو به عیادتش رفته بود.
– سام! میدونی که در طول زندگی، من و تو بیسبال رو خیلی دوست داشتیم، یه لطفی در حق من میکنی رفیق؟ وقتی رفتی بهشت، به من بگو اونجا هم بیسبال بازی میکنند؟
– مو! من و تو سالیان طولانی دوستان خوبی برای هم بودیم، این درخواست تو رو حتماً انجام میدم.
سام درگذشت … چندین شب است که از مرگ او میگذرد. مو خوابیده است؛ صدایی از دور میشنود که گویی او را خطاب میکند! مو ناگهان بلند میشود:
– کیه؟
– منم سام!
– یعنی چی؟ سام مرده!
– دارم بهت میگم من سام هستم.
– اِ اِ تویی؟ کجایی؟
– من تو بهشتم، اومدم بهت بگم که دو تا خبر برات دارد. یکی خوب و یکی بد!
– اول خبر خوبه رو بگو.
– خبر خوب اینه که تو بهشت بیسبال هست.
-جدی میگی؟! پس عالیه!
– حالا خبر بده چیه؟؟
– تو سهشنبه توی تیم هستی!
نکته اخلاقی:
یک ضربالمثل تگزاسی میگوید: همه میخواهند به بهشت برسند، اما هیچکس حاضر نیست بمیرد. این بدین معنی است که هر فرد برای رسیدن به خواستهها و اهدافش باید هزینه آن را بپردازد و در این راستا رنجها و ناملایمات زیادی را به جان بخرد.
برای بازیافتن جوانیام هر کاری بگویید حاضرم بکنم جز ورزش کردن، صبح زود از خواب برخاستن و عضو مفیدی برای جامعه بودن.
«اسکار وایلد»