داستان کودکانه و آموزنده
با یه پرستو بهار نمیاد!
ایپابفا: سایت کودکانهی قصه کودک و کتاب کودک
به نام خدا
پرستوها برگشتهاند، الآن همه میدانند که واقعاً بهار آمده است! همه دوست دارند پرستوها را با آن پرهای آبی براق و منقارهای سفید زیبا ببینند.
علاوه بر اینکه آنها پرندههایی دوستداشتنی هستند خیلی شجاع و قوی هم هستند. آیا میدانستید که در تمام راه برگشت خود به آفریقا از روی اقیانوسهای وسیع میگذرند!؟ پرستوها هرسال به آشیانهی خود برمیگردند. آنها آشیانهی خود را از گِل خشک میسازند. اما پرستوها را نباید با مرغ حشرهخوار اشتباه بگیرید. شما میتوانید مرغ حشرهخوار را به کمک دایرههای بزرگی که هنگام پرواز در آسمان ایجاد میکند، بشناسید.
وقتی مرغ حشرهخوار در ارتفاعات بالا پرواز میکند احتمالاً برای ذخیرهی آذوقه و انبار کردن، روز مناسبی است. اما وقتیکه در ارتفاع پایین پرواز میکند، مطمئناً باران درراه است!
کوکو! کوکو! کوکو! بله این فاخته است، پرندهای که در بیشهها زندگی میکند. وقتی فاخته شروع به آواز خواندن میکند هوای آرام و خوبی در پیش داریم!
اما فاخته خیلی تنبل است! بهجای اینکه آشیانه بسازد، از آشیانهی پرندگان دیگر استفاده میکند! وقتی پرندههای دیگر متوجه میشوند که فاخته در اطراف آنهاست، از لانهی خود محافظت میکنند.
همچنین، فاخته اصلاً روی تخمهای خود نمینشیند و بهجای آن، تخمهای خود را در لانهی پرندگان دیگر میگذارد تا روی آنها بنشینند و جوجههایش را بزرگ کنند! شاید به همین دلیل است که وقت زیادی برای آواز خواندن دارد؟
(این نوشته در تاریخ 20 سپتامبر 2021 بروزرسانی شد.)