قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی – موشیما

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش‌ نشانی

بیلی، یک ماشین آتش‌ نشانی خیلی مهربونه!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 1

یک آتش‌نشان داد می‌زنه:

آتش!!! آتش!!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 2

بقیه‌ی آتش‌نشان‌ها جواب دادن:

اوه نه!!! زود باشید بریم!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 3

اما بیلی که همیشه دوست داشت تمیز و براق باشه، با ناراحتی گفت:

ولی من دلم نمی‌خواد کثیف و خاکی بشم!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 4

آتش‌نشان مهربون گفت:

بیلی، حیوونا به تو احتیاج دارن!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 5

یک آتش‌نشان دیگه گفت:

بیلی جنگل‌ها به تو احتیاج دارن!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 6

آتش‌نشان بعدی گفت:

بیلی، مردم به تو احتیاج دارن!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 7

بیلی با خوشحالی پرسید:

یعنی من واقعاً این‌قدر مهمم؟

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 8

آتش‌نشان‌ها همه باهم گفتن:

معلومه که تو مهمی!! پس زود باش عجله کن تا بریم!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 9

بیلی و آتش‌نشان‌ها رفتن و خیلی زود آتش رو خاموش کردن!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 10

همه با خوشحالی فریاد زدن:

خیلی متشکریم بیلیییی!!

قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی 11

courtesy of mooshima.com



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=47618

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *