کتاب قصه صوتی
زنبور بیباک
کتاب مصور این داستان را از اینجا بخوانید: زنبور بیباک
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یک دشت سرسبز خرم که انواع گلها و گیاهان وجود داشت زنبورهای عسل برای خودشان روی درختی کندوهایی درست کرده بودند و زندگی میکردند.
بخش اول
بخش دوم
(این نوشته در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ بروزرسانی شد.)
اولین بارکه زنبور بی باک رو گوش دادم یه نوار کاست بود دقیقا ۵ سالم بود.الان ۳۱ سال از اون سال میگذره.باورم نمیشه ببار دیگه دارم گوشش میدم.برجشتم به ۵ سالگیم.اون سال مادر خدا بیامرزم اینو برام عیدی خرید.ممنونم واقعا ممنونم ازتون
اولین بارکه زنبور بی باک رو گوش دادم یه نوار کاست بود دقیقا ۵ سالم بود.الان ۳۱ سال از اون سال میگذره.باورم نمیشه ببار دیگه دارم گوشش میدم.برجشتم به ۵ سالگیم.اون سال مادر خدا بیامرزم اینو برام عیدی خرید